پزشکی یک دانش کاربردی است، هدف آن حفظ و ارتقاء تندرستی، درمان بیماریها و بازتوانی آسیبدیدگان است. این منظور با شناخت بیماریها، تشخیص، درمان و جلوگیری از بروز آنها به انجام میرسد. دانش پزشکی بر روی طیف وسیعی از رشتهها شامل از فیزیک و زیستشناسی تا علوم اجتماعی، مهندسی و علوم انسانی بنا شده است.[ف ۱] امروزه هدف دانش پزشکی استفاده از فنآوریهای دانشمبنا و استدلال قیاسی برای رسیدن به راهحل مشکلات بالینی است. اکتشافات در باب ماهیت ژنها و سلولها دریچهای برای تعریف فیزیولوژی بر مبنای سیستمهای مولکولی فراهم کرده است. این بصیرت فیزیولوزیکی راه را برای درک بهتر فرآیندهای پیچیده بیماریها و رویکردهای نو درمانی فراهم کرده است.[۱]
تلاش بشر برای درمان بیماریها و آسیبها از دوران پیش از باستان وجود داشته است و در دوران باستان نیز در کنار مذهب و گاه به عنوان بخشی از آن وجود داشته است. در یونان باستان پزشکانی چون بقراط پزشکی را به عنوان دانش و فنی مجزا مطرح کردند و بنیانگذاران راهی بودند که بعدها توسط پزشکان مسلمانی همچون ابنسینا و رازی طی شد. در رنسانس با بهره گیری از روش علمی پزشکی پیشرفتهای قابل توجهی کرد. از قرن ۱۹ آنچه به عنوان پزشکی مدرن شناخته میشود بنیان گذاشته شد. در اواخر قرن بیستم و دوران معاصر دانش ژنتیک رویکرد نسبت به درمان و بیماریها را دچار تحولی جدی کرد به طوری که ژنتیک پزشکی را دارای نقشی متحول کننده برای پزشکی از درمان محور بودن به حفظ سلامتی دانستهاند.[۲] اهمیت سلامتی در بهره وری اجتماع و کیفیت زندگی منجر به تاسیس موسسات و قوانین شده است تا مسایلی همچون تحصیل و مجوزدهی به پزشکان تا نحوه استفاده از بودجههای درمانی در کشورها قانونمند و تنظیم شوند. لذا سازمانهای پزشکی در کشورهای مختلف برای سازمان دهی و قانونمند سازی فعالیتهای پزشکی تاسیس شدهاند.
در حرفه پزشکی، پزشکان با استفاده از قضاوت بالینی، بیمار را جهت تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری ازریابی میکنند. در عملکرد بالینی معمولا مراحل شرح حال، معاینه فیزیکی، تهیه فهرست مشکلات، مشخص کردن تشخیصهای افتراقی، بررسیها (شامل آزمایشها و تصویربرداری و …)، رسیدن به تشخیص و در آخر درمان انجام میشود. امروزه پیشرفتهای روزمره علم و گسترش قابل توجه دامنه دانش پزشکی و شناخت بشر از بیماریها منجر به تخصصی شدن پزشکی و تقسیم آن به رشتههای مختلف شده است. با این حال کماکان ارائه خدمات پزشکی در بیشتر جوامع از سطح مراقبتهای اولیه بهداشتی، با تمرکز روی عملکرد پزشکان عمومی و پزشکان خانواده شروع میشود و بسته به نیاز در سیستم ارجاع بیماران به سطوح دوم و سوم که خدمات پزشکی تخصصیتر را ارائه میدهند ارجاع میشوند.
پزشکی مدرن با انتقاداتی هم مواجه است از جمله عدم دسترسی مناطق محروم و طبقه کم درآمد بعضی جوامع به خدمات پزشکی گران قیمت که در این راه سازمانهایی همچون سازمان جهانی بهداشت با تعیین سیاستهای جهانی و ایجاد مسئولیت در کشورها و سیاستمداران نسبت به سلامت سعی در رفع این نقیصه را دارند.
پزشکی در دوران باستان
پزشکی در مصر باستان وجود داشت، اطلاعات پزشکی در پاپیروس ادوین اسمیت یافت شده که متعلق به ۳۰۰۰ پیش از میلاد است. اولین جراحی احتمالاً در ۲۷۵۰ پیش از میلاد در مصر انجام شدهاست.[۷] در پاپیروس ژاینکولوژی کاهون اطلاعاتی در مورد درمان بیماریهای زنان و باروری وجود دارد.[۸] اولین پزشک شناخته شده هم احتمالا هسی-رع رییس پزشکان و دندانپزشکان پادشاه جوزر در قرن ۲۷ پیش از میلاد است.[۹]
در کنار مصریها بابلیها هم به تشخیص، معاینه و درمان بیماریها میپرداختند. کتاب راهنمای تشخیصی آنها روشهای درمان و سببشناسی (اتیولوژی) را معرفی کرد.[۱۰]
بسیاری از منابع بقراط را پدر پزشکی میدانند،[۱۱] او پایههای رویکرد منطقی به پزشکی را بنا نهاد. بقراط ایجاد کننده سوگندنامه بقراط برای پزشکان است که هنوز مورد استفاده است، او اولین کسی بود که بیماریها را به حاد و مزمن، اندمیک و اپیدمیک تقسیمبندی کرد و کلماتی همچون راجعه، بهبود، بحران، پاروکسیسم، اوج و تشنج را در پزشکی استفاده کرد.[۱۲][۱۳] در مطالعه فیزیولوژی و کالبدشناسی دو اسکندریهای به نامهای هروفیلوس از کالسدون و اراسیستراتوس از سئوس نقش داشتند.[۱۴] پزشک یونانی گالن نیز یکی از بزرگترین جراحان دوران باستان بود. و جراحیهای بیپروایانهای شامل مغز و چشم انجام داد. کتابهای او بعدها مورد استفاده در قرون وسطی قرار میگرفت.[۱۵]
قرون میانه
در دوران رکود علم و پزشکی در دنیای غرب در قرون وسطی، مسلمانان و ایرانیان شروع به ترجمه آثار پزشکی یونان باستان از جمله آثار بقراط و گالن به عربی کردند. از طرفی با بهره گیری از میراث علمی پزشکی ایرانیان در جندی شاپور پزشکی در دنیای اسلام شکوفا شد.[ف ۳] ابن سینا از مشاهیر برجسته پزشکی در این دوران ابن سینا بود که توسط برخی منابع در کنار بقراط به عنوان پدر علم پزشکی شناخته میشود.[۱۶][۱۷] او کتاب قانون در پزشکی را نگاشت که از مشهورترین کتابهای تاریخ پزشکی محسوب میشود[۱۸] از سایر مشاهیر میتوان از زهراوی،[۱۹] ابن زهر،[۲۰] ابن نفیس،[۲۱] و ابن رشد نام برد.[۲۲]
رازی[۲۳] یکی از اولین دانشمندانی بود که نظریه یونانی اخلاط چهارگانه را مورد تردید قرار داد، به طوریکه در الحاوی که بزرگترین دائرة المعارف طبی اسلامی خوانده میشود[۲۴] هیچ نامی از اخلاط و طبایع و مزاجها نبرده است.[۲۵] با این وجود تا مدتها این نظریه در پزشکی غربی قرون وسطی و پزشکی اسلامی موثر باقی ماند. بیمارستانها در دنیای اسلام که از بیمارستان جندی شاپور ایران الگو گرفته بودند،[۲۶][۲۷] از اولین نمونههای بیمارستانهای عمومی در جهان بودند.[۲۸]
در اواخر قرون وسطی پزشکی دوباره در اروپا رونق گرفت. اندرو واسالیوس یکی از تاثیر گذارترین کتابها در کالبدشناسی را نوشت.[۲۹] باکتری و میکروارگانیسمها اولین بار توسط میکروسکوپ آنتونی وان لوونهوک در ۱۶۷۳ مشاهده شد..[۳۰] مایکل سروانتس به طور مستقل از ابن نفیس جریان خون ریوی را دوباره کشف کرد ولی این کشف منتشر نشد.[۳۱] بعدها این کشف توسط رنالدوس کولومبوس و آندره سزالپینو توصیف شد. بر مبنای کارهای کولومبوس بعدها ویلیام هاروی پزشک انگلیسی دستگاه گردش خون را توصیف کرد.[۳۲]
قرن نوزدهم و پزشکی مدرن
حرفه پزشکی در قرن نوزدهم در پی پیشرفتهای سریع علم و رویکردهای نوین پزشکان دستخوش تغییر شد. پزشکان بیمارستانها شروع به آنالیز سیستماتیک تر علایم بیماریها در تشخیص کردند.[۳۳] از جدیدترین تکنیکها استفاده از بیهوشی و به کارگیری تکنیک آسپتیک در اتاق عمل بود.[۳۴]
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم آماردانان انگلیسی به رهبری فرانسیس گالتون، کارل پیرسون و رونالد فیشر ابزارهای آماری برای مرتبط سازی و آزمودن فرضیهها ابداع کردند که امکان آنالیزهای پیچیدهتر اطلاعات را فراهم میکرد.[۳۵] در قرن بیستم جنگهای بزرگ همراه با حضور پزشکان و بیمارستانهای سیار بودند. در طی جنگ جهانی اولین تکنیک اشعه ایکس در تشخیص گسترش یافت و استفاده از مواد ضدعفونی کننده برای پیشگیری از قانقاریای زخمها فراگیر شد. پاندمی آنفلوآنزای ۱۹۱۸ در سطح جهان ۵۰ میلیون نفر تلفات داد و منشاء تحقیقات اپیدمیولوژیک شد.[۳۶] در جنگ جهانی دوم مراقبت از بیماران و زخمیها با به کار گیری تکنیکهای جدیدی همچون واکسیناسیون فعال بر علیه کزاز، داروهای سولفونامید و پنی سیلین متحول شد. از جنگ جهانی دوم استفاده از دِدِت در مقابله با پشه حامل مالاریا که در بیشتر مناطق حاره شایع بود، شروع شد.[۳۷] . در همین دوره درمانهای آلوپاتیک (مبتنی بر مداخلات خارجی شامل دارو و جراحی) از درمانهای مبتنی بر فیزیولوژی (فیزیوتراپی = Physiological Theraputics ) از یک دیگر جدا شد که قشر جدا شده بعد از سال ۱۹۴۵ میلادی در آمریکا فیزیوتراپیست نامیده شد.
عملکرد بالینی
دکتر، اثر سر لوک فیلدز (۱۸۹۱)
در عملکرد بالینی پزشکان با استفاده از قضاوت بالینی، بیمار را جهت تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری ازریابی میکنند. در عملکرد بالینی ترتیب خاصی از فعالیتها وجود دارد که معمولا رعایت میشود، شامل: شرح حال، معیانه فیزیکی، تهیه فهرست مشکلات، مشخص کردن تشخیصهای افتراقی، بررسیها (شامل آزمایشها و تصویربرداری و …)، رسیدن به تشخیص و در آخر درمان.[۳۸]
رابطه پزشک و بیمار با بررسی سابقه و شرح حال پزشکی بیمار شروع شده و به دنبال آن مصاحبه پزشکی[۳۹] و معاینه پزشکی بیمار صورت میگیرد. ابزارهای اولیه تشیخص (همچون گوشی پزشکی و آبسلانگ) معمولاً استفاده میشوند. بعد از معاینه برای علائم و مصاحبه برای نشانههای بیماری، پزشک ممکن است آزمایشهای پزشکی (تست، به عنوان مثال آزمایش خون) درخواست دهد، نمونهگیری (بیوپسی) کند و یا دارو و سایر درمان ها را تجویز کند. در این راه تنظیم فهرستی از تشخیصهای افتراقی کمک میکند که بیماریهای مشابه بر اساس اطلاعات به دست آمده رد شوند. در طی ویزیت آگاه سازی مناسب بیمار از همه حقایق بخش مهمی از رابطه پزشک و بیمار است و به اعتمادسازی کمک میکند. ویزیت پزشکی سپس در سابقه پزشکی مستندسازی میشود که این یک سند قانونی در بسیاری از منابع قضایی محسوب میشود.[۴۰] ممکن است ویزیتهای بعدی کوتاهتر باشند اما همین رویه کلی صورت میگیرد.