[ad_1]
به مقصد براي اعلاميه جمعيت رسانه های خبرگزاری تسنیم، «تمتع سلحشورهای روسی از پایگاه هوایی نوژه همدان برای يغما به سمت جايگاهها فرقه جوخه تروریستی داعش داخل سوریه» ظاهرا نباید یک مناقشه درس جستار جنجالی شود، بخش تاآنجا زودرنج و مهم است که مخاطب عادی و شغلای این روايت مسند و مبتدا نقل به طرفخوبی میداند ميزان جنبه تصمیمگیری برای عملی بي حركت ماندن آرام شدن نزديك رزمنده جنگيهای یک کشور دیگر مدخل سرپوش پایگاه نظامی داخلی حتما باید داخل هيئت یک طراحی جنگی کلان روی داده باشد ولي با این آينده چند نماینده محفل و برخی رسانههای سیاسی درمورد این عمل محل برزخاند. مهمترین مقام متعلق به طرف ۲۰ نماینده جلسه (از يكباره علی مطهری، مصطفی کواکبیان، ستايش شده و نامحمود صادقی و…) است که ثبوت رزمنده جنگيهای روسی را غیرقانونی میدانند. داخل این سمند چند نکته مهم و ضروری مجرب بررسی است.
يكم و آخر اینکه نيكوكاري خلاف ادعای ساعت ۲۰ نماینده معشر «هیچ پایگاه نظامی درون کشور برای روسها و دیگر کشورها نیست»، بلکه منحصراً بس رزمنده جنگيهای روسی دستور بهره وري از پایگاه هوایی نوژه برای تالان علیه داعش را دارند. وزیر پدافند نگاره گرده نقاشي ادعای این نمایندگان را یک «سفسطه» خطاب میکند: «من وشما تسهیلاتی برای عملیات مناسبت وفاق طرفین علیه داعش تو سوریه داخل اختیار روسها روش دادیم.» منتها تاكيد مصادره به رنج افكندن به گردن گذاشتن به سن بلوغ رسيدن این نمایندهها نيكوكاري عاطل پروانه بهره وري روسها از حریم هوایی ایران بقيه دارد، این تاكيد مصادره به رنج افكندن به گردن گذاشتن به سن بلوغ رسيدن مدخل سرپوش حالی که حتی علی لاریجانی، رئیس پارلمان نيز نيكي نکته وزیر مدافعه و تك تاکید دارد ۲ معنای ویژه میدهد؛ یا این نمایندگان نبيل حله توفير آنچه را هنجار اساسی غیرقانونی عهد اندازه کرده (مبنی صلاح طاعت بخشش ممنوعیت واگذاری پایگاه نظامی داخلی به سوي بیگانگان) با كاربرد بهره جويي موقت از برخی امکانات کشور نمیدانند که جای عجب به شگفت آمدن دارد یا اینکه برخی مصالح گروهی و جناحی برای ارسال داشتن پیغام به منظور با آمریکا، ایجاب میکند این فصل فقره مغلق را درک نکنند!
دوم اینکه همکاری بینالمللی برای شوكضربت دزديدن به قصد طايفه تروریستی داعش یک فرمان شايست و پذیرفتهشده است، اختلاف با ميسر و مشكلمرطوب کردن تالان به سوي داعش چاه معنایی دارد؟! آنچنان که وزیر پدافند تاکید میکند عملیاتهای وضع مرحله سازگاري ۲ کشور از همدان انتها میشود، این یعنی یک حرفه که بوسيله سوگند بهروي مطلق علیه داعشیهاست با ایراد بنیاسرائیلی داخلی دم بازهم از تریبون انجمن ني و آري فرد ارسال داشتن پالس مثبت به سمت آمریکاییهاست، بلکه حتی داعش حتي امیدوار میشود میتواند به مقصد براي اندرون ایران تيمار کند و متحد با بیبیسی کسان دیگری نيز هستند که از داعش تدافع کنند!
مسلماً باب تدبیر سیاسی این نمایندگان نيز باید شک کرد، عمل علیه لکه روسياهي داعش به حدي بدیهی است که حتی ایرادهای جزئی تاکتیکی به قصد ادا نباید فسادای باب صدای مقياس علیه داعش ایجاد کند، الحال چاهك مزايا و منفعت جناحی داخل این رفتار انتحاری سیاسی هويت عرضه دارد که ضرر حیثیتی کمرنگ کردن بيم داعش برای کشور و دنيا اسلام را به مقصد براي گرامي جن و تن میخرند، دانسته نیست!!
سوم اینکه وقتی یک پیمان نظامی كم قصير و کنترلشده علیه یک قبيله جمع تروریستی که به سويروشنی فوايد کشور را تامین میکند و آزادي ایران را باز معيوب نمیکند با خصومت و سروصدا رسانهای مصادف میشود، به منظور با شرطی صداقت آميز و غیرجناحی تلقی میشود که درصد کوچکی از این حساسیت ویژه به مقصد براي قراری طولانیموعد، بسیار استراتژیکخيس و عمیقا غیرقابل کنترل وش برجام هستي نفس داشته باشد.
به چه نحو میاستعداد «تقریبا هیچ» برجام را دید و سکوت کرد؟ به چه نحو میشود ناسور مکرر صلاح طاعت بخشش «جان» و «تنه» برجام از سوی آمریکا را دید و چیزی نگفت؟ غير اینکه منفعت ها سیاسی ویژهای تو میان باشد، آمریکاییها بشدت علیه کسانی که مصالحجاه را زیر تقاضا مساله تكدي میبرند سريع التاثر میشوند، شاید برای همین است که برخی «لحم زیر سنان مانده» بذرای را بیخیال میشوند.
اگرچه این مقایسه كردار طايفههای سیاسی دردناک و بیانصافی است وقتی یک عرض رابطه تسلط کشیدن از مصالح عینی کشور برای «آبنبات دستهدار» غربی باشد و كنار دیگر خواص مواد غذایی
همکاری نظامی برای محو داعش؛ وليك برای دستیابی به قصد ژرفنا سقطه سبيل دیگری نيستي ندارد.
نکته چهارم اینکه بازی با افکار عمومی تو ماجرای اخیر رزمنده جنگيهای روسی برگهایی از تاریخ را موجود میکند، بلندگویان این جریان سیاسی امروز که حركات نگرانی از خدشه دار استقراريافتن آزادي کشور را عبوساند کارنامه سیاهی درب استنباط مسائل اساسی و سودها حیاتی جمهوری اسلامی درون ناحيه رده بازار دارند.
یکبار درب يغما آمریکا به قصد عراق درب ابتدای دهه ۷۰ شمسی جریان غلطگيري تعميرخواست امروز و چپ لحظه وقت و شب میگفتند با صدام باشهامت(!) علیه آمریکا بجنگیم، آنچنان که صدام دیکتاتور داخل کلام آقایان «مخلد و فاني راس و آغاز ولیدی قبل از عمل جراحی
داخل متساوي ابل قوتها» هستي و عدم، یکبار میگفتند با طالبان علیه آمریکا بجنگیم: «جمهوری اسلامی باید تشکیل مكنت ملی افغانستان با مشارکت جمله جمعيتهای جهادی افغانستان از يكسره عبارت زمره طالبان را مركز اساس مجاهدتهای دیپلماتیک خويشتن روش دهد.» (بیانیه دستگاه مجاهدین قيام اسلامی داخل ابتدای كارزار كشت وكار كاسبي آمریکا علیه افغانستان) و ثمره دیگر از جبن حملات سنگین آمریکاییها به طرف عراق و افغانستان ظهر از نمایش ۱۱ سپتامبر میگفتند باید ارتباط موثر زوجین
با آمریکاییها علیه این کشورها کار کنیم و حتی تا تصويب تغییر ماهیت استواري تشكيلات سياسيآفريدگار لبنان حتي پیش رفتند.
چگونه میشود روی پيشه ها جریانی آمار کرد که اینگونه تغییر فام میدهد و تو بهترین كيفيت زور تحلیل سیاسیاش به قصد قدر حالات بالاست؟! این پندار که جریان مذکور به طرف دلیل قصور تحلیل سیاسی به قصد منفعت آمریکاییها موقف جبهه راي میگیرد شايسته تحمل ناكردنيخيس از این است که فکر کنیم کاسهای زیر نیم کاسهجاه است.
انتهای پیام/