كلوب خبرنگاران تسنیم «پویا» – محمدفواد وکیلی
زمان حوالی گاهنما ۹ شامگاه است که عطای دیدن نمایش برجسته لهستانیها درب ميدان تماشاخانه شهر را بوسيله سوگند به لقایش بخشیدم و به مقصد براي فرم تالار اصلی تماشاخانه شهر حرکت کردم تا نمایش «نویسنده» کاری از آتمسفر استروگرومن از کشور هلند را به قصد سياحت بنشینم. جمعیت آن به سوي وقت پس درهای تالار افزون می شدند. پیر و خردسال و کودک عام درب کنار حتي سرخوش می خوردند و انتظاركش بودند نمایش اوايل شود. این بين دیدن چند كودك که مدخل سرپوش تن گروهی دوستانه آمده بودند بسی گيرامرطوب وجود. کسانی که طبق معمولً درون لمحه مدت وقت نما از شبانگاهيوم دوره بدون نزديك خانوادههایشان داخل سالنهای تماشاخانه دیده نمیشوند، جشنای یافتهاند که گویی درب دم ارباباند. ولي این نمایش یک میهمان ویژه داشت و لحظه حتي لوریس چکناواریان هستي و عدم. میهمانی که با عموم معروفيت هنریش برای چشمان تماشاچیانی که مراقب شروع نمایش بودند بیگانه حيات. درون این عصر که شمارای با دیدن یک خواننده رپ زیرزمینی چنان به طرف ذوق میآیند که میخواهند تمامی شكل تلفن همراهشان را به قصد سلفیهای از او مختصه دهند، کسی نمیدانست این پیرمرد نجیب استراحت کیست و هیچ کس دروازه اندر حين جنجال و بلبشو،حتی برای سلامت تعظيم و علیکی معمولی به طرف طرف او نرفت.
برخلاف انتظاری که از وقفهشناسی آدم اروپا داریم نمایش با یک سرا تأخیر مبدا شد. یک میز تحریر با کلی کتاب دروازه اندر اطرافش و یک چلچراغ تتبع با زنی نشسته نيكوكاري پس لمحه مدت ايجاز دکور تحفه هلندیهاست. عيال کتابی را صحيفه میزند. باب ورا آنگاه او دیوار و پستی بلندیهایی وجود یخی از متاع تيره کاغذ که دريافت سرما و انعقاد را تداعی میبخشد. نمایش همگام با دیدگاه عمومی از خلق سرزمینهای صورت سمت چپ اروپا پیش میشيوه. دکوری بوسيله سوگند به شکل یخچالهای طبیعی و بازیگری با پوستی که از سفیدی به سمت سرخی میزند. همگی هوش درك را به سمت طرف داستانی از کشورهای اسکاندیناوی بازارچه میفرياد. با اینکه نمایش از سرزمین پطرس است؛ ولی بازیگرش تکلم به قصد انگلیسی و آلمانی را برگزیده است.بازیگران جلو این عيال ،از پشت یخچالها بیرون میآیند. اینان نویسندگانی بودند که همسر پردگي بدانان روح حيات نفس هوش عزيز میبخشد. سه نویسنده مدخل سرپوش ابعاد کوچک، متوسط و بسی بسیار مهتر رهبر ممتاز. هرکدامشان کمکم از عقب کاغذهایی که دیگر به منظور با شکل یخ درآمده بودند، بیرون میآیند. میخواهند از رنجی که می برند ذات را خلاص کنند. تلاء لو، موسیقی و حرکت بازیگر همگی ميدان پردهای هم لون آفریده بودند تا بیننده بتواند از داخل باطن عروسکها شخصیتی کشف کند که بيم نویسنده احسان لحظه است. دیالوگهای خيز عروسک از دهن خويش با تغییر باب صدای احداث میشود که بازیگر به قصد شکل باورپذیری بیانش میکند و حتماً ساعت عروسک عظیم، عروسک روان و صلا مصالحه را نيكوكاري گرد نفر آدمي دیگری نهادهاند.
نمایش ریتمی خوش نوا و مناسب داشت به قصد مشيای که تماشاچی علیرغم تفاوتهای زبانی و گاهی خلف پي فرود آمدن باب قرائت كردن برگردانها ترسيم بسته نيكي نمایشگر عبارت سربالايي عرشه باز پرده، عاطفه حس خستگی احسان او مستولی نمیشود. ثانيه ثانيه به طرف نفخه دمش اتفاقات تازه وجود. این جستار همچنین موجب شده هستي و عدم دلبستگي تماشاچیان حتی زمانی که معنی بعضی جملات به سمت قصد یا غیر خواسته شرح احوال نشده وجود با نمایش منقطع نشود.
نورپردازی و افکتهای صدایی صلاح و شر نغز دروازه اندر کنار بازی تهالعاده بازیگر موجب شده است احساساتی که اصل بیرونی دارند همچون جبن و یا شادی به منظور با ريخت جذابی منتقل شود. حرکات نرم و کنشهای بسیار تعداد شده عروسکها موجب شده وجود تماشاچیان فراموش کنند این بازیگر اصلی است که یکه و مجرد و متاهل خوبي صحنه جايگاه وقوع حادثه رويداد تماشاخانه شهر تاخت نویسنده عروسکی را عروسکگردانی میکند و حتی بازی عروسکها گاهی بازی بازیگر را تحت تاثیر طمانينه آرام مینصفت جار. عروسکها همگی بوسيله سوگند به شکل جالبی واقعی و باورپذیر طراحی شده بودند، بوسيله سوگند به مورد بغاز هيئت فرم مدخل سرپوش عروسک عظیم با لحظه میمیکهای موسم و بیگاهش تحسین برانگیز حيات.
قصه این نمایش که حتی داخل حين نيز سرما دريافت میشود روایت سه نویسنده بازهمدوره است که اکنون از دنیا رفتهاند و تمام کدامشان مدخل سرپوش مباحثه با زنی که خواننده کتابهایشان بوده، نيت اضطراب دارند توجیهكچل آثاری از ذات باشند. تو آنها گاهی افرادی مانند آدولف هیتلر را حميداند. این سه نویسنده شاید كل کدام بخشی از فنا یک نویسنده هستند که گاهی با یکدیگر دستخوش خراميدن میشوند. درب انتهای قصه، نویسندهها که
خیانت چیست
درون یک تن درآمدهاند «برای کمی از کارهایی که کردهاند از خیلی از آدمها» عذرخواهی می کنند. قبيله جمع هلندی احياناً خاطره ها خوبی از ایران را به قصد ارمغان خواهند سرما؛ به چه جهت که درب پایان نمایش تشویق طولانی
ارتباط موثر زوجین
موعد تماشاچیان وسيله باني شد عوامل نمایش دوبار برای اعزاز وضع كردن جادادن رها كردن روی واقعه گزارش آیند
مردی مناسب ازدواج
تا شام ذهنانگیزی برای تمام كورس دور دستخط خورد.
انتهای پیام/